لیدوکائین هیدروکلراید (با نام تجاری زایلوکائین [xylocaine]) به عنوان اولین داروی بیحسی موضعی آمیدی، یک داروی کاملاً شناخته شده است که برای انواع تکنیکهای بیحسی از جمله انتشاری (infiltration)، بلوکهای عصبی (nerve blocks)، بیحسی ناحیهای وریدی (Intravenous regional anesthesia-IVRA) و اپیدورال به تنهایی یا در ترکیب با اپینفرین استفاده میشود. اما این داروی بسیار قدیمی (سال تولید 1946 میلادی –مقارن با پایان جنگ جهانی دوم) چه کاربردهای دیگری میتواند داشته باشد؟
با توجه به از بین رفتن رفلکس بلع گربه در بیهوشی عمیقتر، از اسپری لیدوکائین برای تسهیل لولهگذاری نای و پیشگیری از اسپاسم حنجره (laryngospasm) در این گونه استفاده میشود. در سگ، از تزریق لیدوکائین
(2 mg/kg, IV) قبل از القاء بیهوشی با پروپوفل برای کاهش احتمال بروز رفلکس سرفه (cough reflex) و همچنین جلوگیری از تغییرات همودینامیک (افزایش ضربان قلب و فشار خون) استفاده شده است. شایان ذکر است که رفلکس سرفه میتواند باعث افزایش فشار داخلی مغز (intracranial pressure) شود، که در بیماران مبتلا به صدمات مغزی خطرناک خواهد بود.
این دارو داری اثر ضد آریتمی بوده و خصوصاً برای درمان آریتمیهای بطنی (تاکیکاردی بطنی [ventricular tachycardia] یا انقباضات پیشرس بطنی [Premature ventricular contraction-VPCs]) استفاده میشود. دوز معمول آن برای کنترل آریتمی قلبی به صورت بولوس آهسته (طی 2 دقیقه) 2 mg/kg IV میباشد. تزريق وریدی سريع ليدوكائين ميتواند منجر به اُفت شديد فشار خون شریانی (Hypotension) شود. با توجه به کوتاه بودن طول اثر این دارو، تجویز لیدوکائین باید به صورت اینفیوژن (25–80 mg/kg/min) ادامه یابد.
از آنجايي كه استفاده از داروي تيوپنتال سدیم براي القاء بيهوشي ميتواند آريتمي بطني ايجاد نمايد، تجويز همزمان ليدوكائين ميتواند ضمن كاهش دوز تيوپنتال، و در نتيجه كاهش اثرات قلبي عروقي آن، از بروز آريتمي بطني نيز پيشگيري كند. تزريق خارج عروقي تيوپنتال، به دليل محرك بافت بودن، ميتواند باعث نكروز بافتي شود. براي كاهش صدمات بافتي بايد در ناحيه مورد نظر سالين و ليدوكائين تزريق شود تا با رقيق كردن تيوپنتال، از شدت صدمات بكاهد. تزريق ليدوكائين، ضمن كاهش درد، ميتواند با ايجاد اتساع عروقي (vasodilation) به جذب تيوپنتال كمك كند.
در انسان تزريق وريدي پروپوفل، به خصوص در وريدهاي محيطي كوچك، دردناك است. به همين دليل برخي كلينسينها براي كاهش درد ناشي از تزريق، قبل از پروپوفل اندكي ليدوكائين در همان وريد تزريق ميكنند. همين مسئله در خصوص داروي اتوميدات (با فرمولاسيون حاوی پروپيلنگليكول به عنوان حلال) نيز صادق است. تزريق وریدی پروپيلنگليكول دردناك است و به علاوه وجود اين حلال باعث هيپراُسمولار شدن (hyperosmolarity) داروي اتوميدات و تشديد درد ميشود.
لیدوکائین به صورت اینفیوژن در طی بیهوشی برای داشتن اثر بیدردی وکاهش دوز سایر دارهای بیهوشی استفاده میشود. استفاده از اینفیوژن لیدوکائین در ترکیب با کتامین و مُرفین (یا فنتانیل [FLK/ MLK]) در جراحیهای تهاجمی (به خصوص جراحیهای اُرتوپدی) متداول است (براي دوز داروهای لیدوکائین، کتامین و مُرفین یا فنتانیل در تركيب MLK و FLK فصل 13 كتاب «بيهوشي كاربردي در دامپزشكي» را ببينيد).
استفاده از لیدوکائین به صورت اینفیوژن (Constant rate infusion [CRI]) در طی جراحی کولیک اسب و در دوره بعد از جراحی میتواند به بهبود حرکات گوارشی اسب کمک کند. به علاوه، لیدوکائین دارای اثر ضد التهابي، آنتیاکسیدانی و مهار رادیکالهای آزاد (Free radical scavenger/antioxidant) است. دوز اوليه (بارگيري [Loading dose]) لیدوکائین 1.3-1.5 mg/kg, IV طي 15 دقيقه بوده سپس با دوز 50 mg/kg/min (CRI) ادامه مييابد.
ليدوكائين با اكثر محلولهاي تزريقي از جمله دكستروز 5%، سالين و رينگر لاكتات سازگار است. بنابراين براي تجويز به صورت اينفيوژن ميتوان ليدوكائين را به اين محلولها اضافه كرد.
در صورت تجويز ليدوكائين برای کنترل آریتمی يا به صورت CRI براي كنترل درد، حتماً بايد از داروي فاقد مواد نگهدارنده يا اپينفرين استفاده شود. شايان ذكر است كه ليدوكائين عرضه شده به صورت ويال، حاوي مواد نگهدارنده است و نبايد براي تزريق وريدي استفاده شود. در حال حاضر به دليل رعايت استريليتي و جلوگيري از آلوده شدن دارو، استفاده از ويال ليدوكائين در انسان مرسوم نيست و معمولاً از آمپول ليدوكائين، كه فاقد نگهدارنده است، استفاده ميشود (شكل 1). ويالهاي چند دوزي ليدوكائين معمولاً حاوي ترکیباتی از جمله سديم متابيسولفات (sodium metabisulphite)، متيلپارابن (methylparaben)، بنزيلالكل (benzyl alcohol) و EDTA هستند كه ميتوانند باعث بروز عوارض جانبي شوند (شكل 2). تذكر مهم اين كه از بين داروهاي بيحسي متعدد، تجويز وريدي فقط مخصوص ليدوكائين است و قابل تعميم به ساير داروهاي بيحسي نيست.
تدوین: دکتر ناصر وصال