اگرچه دو اصطلاح دهيدراسيون (Dehydration) و هيپوولمي (Hypovolemia) ممکن است در مواردی بجای یکدیگر بکار برده شوند، اما مفهوم آنها یکسان نیست.
- به طور متوسط 60 درصد وزن بدن يك حيوان بالغ را آب تشكيل ميدهد، به عبارت ديگر mL 600 به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن. بنابراین در بدن یک اسب 300 کیلویی حدود 180 لیتر، یک سگ 20 کیلویی 12 لیتر و یک گربه 5 کیلویی 3 لیتر آب وجود دارد. اين درصد در نوزادان و حيوانات لاغر بيشتر و در حيوانات چاق كمتر است.
- مايعات بدن را ميتوان به دو بخش كلي داخل سلولي (ICF) و خارج سلولي (ECF) تقسيم كرد كه نسبت تقريبي آنها 2 به يك است. در الاغ، كه براي مناطق صحرايي تطابق يافته، نسبت ICF به ECF در مقايسه با اسب بيشتر است. مایعات خارج سلولي را میتوان به بخشهای مایعات میان بافتی (Interstitial) و داخل عروقی (Intravascular) با نسبت یک به سه تقسیم کرد (شکل 1).
شكل 1- درصد توزیع مايعات بدن در بخشهاي مختلف
- در دهيدراسيون معمولاً حجم مايعات كل بدن و به خصوص مايعات فضاي داخل سلولی و ميانبافتي كاهش يافته است.
- در هيپوولمي، كه معمولاً به دنبال خونريزي روي ميدهد، ميزان حجم خون در گردش (circulating blood volume) كاهش يافته كه منجر به كاهش خون بازگشتي به قلب (venous return) و در نهايت كاهش برونده قلبي (cardiac output) و فشار خون شرياني خواهد شد.
- براي ارزيابي دهيدراسيون و هيپوولمي از پارامترهاي متفاوتي استفاده ميشود. پارامترهاي مورد استفاده براي ارزيابي دهيدراسيون عبارتند از: خشك شدن مخاطها، از دست رفتن حالت الاستيسيته پوست (skin turgor)، گود افتادن چشمها (enophthalmos) و افزايش پارامترهاي آزمايشگاهي PCV و پروتئين تام پلاسما (شکل 2).
شكل 2- ارزیابی الاستیسیته چین پوستی در یک سگ مبتلا به دهیدراسیون- در حالت طبیعی، چین پوستی سریعاً به حالت اوليه باز ميگردد. طولانی شدن این زمان تا 5-3 ثانیه بیانگر 5 درصد دهیدراسیون و بازنگشتن چین پوستی به حالت اولیه بیانگر 12-10 درصد دهیدراسیون است (به چشمهای گود افتاده حیوان دقت شود).
براي ارزيابي هيپوولمي بايد پارامترهاي پرفيوژن بافتهاي محيطي از جمله CRT، رنگ مخاطها و فشار نبض (pulse pressure) استفاده كرد. در حيوان سالم، مخاطها صورتي رنگ و مرطوب و زمان CRT كمتر از 2 ثانيه است. در حالت هيپوولمي، مخاطها رنگ پريده و زمان CRT طولاني است و پیدا کردن رگ دشوار خواهد شد. شاخصهاي غير مستقيم براي ارزيابي هيپوولمي عبارتند از كاهش فشار خون شرياني، نبض ضعيف، افزايش ضربان قلب و كاهش توليد ادرار. در گربه، بر خلاف سگ، معمولاً افزایش ضربان قلب مشاهده نخواهد شد و ضربان قلب طبیعی بوده یا برادی کاردی روی خواهد داد. در هيپوولمي شديد، ميزان لاكتات پلاسما افزايش خواهد يافت.
- دهيدراسيون شديد ميتواند منجر به هيپوولمي شود. به طور تقريبي، با افزايش درصد دهيدراسيون به بيش از 8 درصد علائم هيپوولمي بروز خواهد كرد. با افزايش درصد دهيدراسيون به بيش از 10 درصد، ساير علائم كاهش پرفيوژن بافتي از جمله سرد شدن نواحي انتهايي بدن، هيپوترمي و كاهش هوشياري (mentation) بيمار مشاهده ميشود.
- به طور خلاصه، يك بيمار ممكن است فقط دهيدره يا فقط هيپوولميك باشد يا به طور هم زمان به دهيدراسيون و هيپوولمي مبتلا باشد (شکل 3). عدم درمان دهيدراسيون ميتواند به منجر به هيپوولمي شود و بالعكس. در صورت وجود هم زمان دهيدراسيون و هيپوولمي در یک بیمار باید اولویت با درمان هیپوولمی باشد. به مثالهاي زير توجه شود:
- مثال 1- اگر بيماري دچار اسهال و استفراغ شود يا مثلاً از نظر دسترسي به آب مشكل داشته باشد (مانند پرهيز طولاني آب و غذا قبل از عمل)، بيمار فقط دهيدره خواهد شد امّا در صورت ادامه بيماري و عدم درمان، متعاقب آن بيمار دچار هيپوولمي نيز خواهد شد. يك اسب مبتلا به كوليك ممكن است در ابتدا فقط دهيدره باشد امّا با پيشرفت بيماري دچار هيپوولمي نيز خواهد شد يا دهيدراسيون ناشي از اسهال و استفراغ در تولههاي مبتلا به عفونت پاروويروسي، در نهايت به هيپوولمي و شوك هيپوولميك منجر ميشود.
- مثال 2- اگر بيماري در طي جراحي (يا به دليل تروما) به طور ناگهاني مقدار زيادي خون از دست بدهد، حالت هيپوولمي روي خواهد داد امّا بيمار دهيدره نيست. البته در ادامه، بدن با استفاده از مكانيسمهاي جبراني و براي حفظ فشار خون (به عنوان اولويّت اول)، مايعات را از فضاي داخل سلولي و فضاي ميان بافتي به فضاي داخل عروقي انتقال ميدهد و متعاقباً حالت دهيدراسيون روي خواهد داد. ساير مكانيسمهاي جبراني بدن در مواجهه با هيپوولمي عبارتند از: تحريك سمپاتيك (افزايش ضربان قلب و انقباض عروقي براي حفظ برونده قلبي عليرغم كاهش حجم خون در گردش) و فعال شدن سیستم رنین-آنژیوتنسین-آلدوسترون-هورمون ضد ادراری برای کاهش دفع ادرار و حفظ مایعات بدن.
شكل 3- یک بیمار ممکن است فقط به یکی از موارد دهیدراسیون، هیپوولمی و اُفت فشار خون مبتلا باشد یا هر سه عارضه به طور هم زمان در يك بيمار وجود داشته باشد.
- اگرچه درمان دهيدراسيون با محلولهاي كريستالوئيدي (رينگرلاكتات، رينگر، نرمال سالين و قندي-نمكي) انجام ميشود اما با توجه به درگير بودن فضاهاي بين بافتي و داخل سلولي، بايد تزريق وريدي مايعات به آهستگي و طي 12-6 ساعت انجام شود تا فرصت كافي براي انتقال مايعات از فضاي داخل عروقي به فضاهاي بين بافتي و داخل سلولي وجود داشته باشد. براي درمان اوليه هيپوولمي نيز معمولاً از محلولهاي كريستالوئيدي ايزوتونيك و هيپرتونيك استفاده ميشود. البته ممكن است تزريق سريع مايعات (به صورت بولوس و طی 2-1 ساعت) ضرورت يابد زيرا تزريق مايعات مستقيماً در فضاي هدف (فضاي داخل عروقي) انجام ميشود. به علاوه در موارد هيپوولمي شديد بايد براي جبران كمبود حجم داخل عروقي و بر اساس وضعيت بيمار از خون، فرآوردههاي خوني و يا محلولهاي كلوئيدي (هتاستارچ، دكستران و ژلاتين) استفاده كرد زيرا اولاً محلولهاي كريستالوئيدي به دليل نداشتن هموگلوبين فاقد ظرفيت انتقال اكسيژن هستند و ثانياً ماندگاري آنها در فضاي عروقي ناچيز است. بنابراین برای جلوگیری از خطای درمانی، باید دو عارضه دهيدراسيون و هيپوولمي از یکدیگر متمایز شوند
تدوین: دکتر ناصر وصال